نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
مرا به خاطر بسپار
کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به ابعاد مختلف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه جمهوری اسلامی ایران، گفت: آمریکا با تمدّن ایران مسئله دارد و طبیعتا تلآویو و واشنگتن، وجود ایرانِ قوی را برنمیتابند.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، الناز رحمت نژاد: اولین سفر نتانیاهو به واشنگتن بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران روز دوشنبه ۱۶ تیر انجام شد. نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در این سفر با رئیس جمهور آمریکا و مقامات ارشد این کشور به دیدار و گفتگو پرداخت. مایک هاکبی سفیر ترامپ در سرزمینهای اشغالی طی اقدامی بی سابقه در سفر نتانیاهو به واشنگتن او را در هواپیما همراهی کرد.
نتانیاهو قبل از دیدارش با ترامپ، با ویتکاف دیدار کرد. همچنین نتانیاهو قبل از دیدارش با رئیس جمهور آمریکا در اقدامی نمادین و غیرمعمول، یک «مزوزا؛ حرز یهودی» به او اهدا کرد؛ حرزی که به شکل بمب افکن آمریکایی B۲ طراحی شده و از قطعات یک موشک ایرانی ساخته شده بود. مزوزا در آئین یهود، کتیبهای مقدس حاوی آیات تورات است که بر چهارچوب در خانه نصب میشود و نماد «حفاظت معنوی» و «حضور خداوند در خانه» به شمار میرود.
در همین راستا با محمد بیات، کارشناس مسائل بین الملل درباره «چرایی سفر نتانیاهو به واشنگتن» به گفتگو پرداختیم که مشروح آن از نظر میگذرد؛
نتانیاهو در مجامع حقوق بشری و بخشهای وسیعی از جامعه جهانی، به عنوان یک متهم جنایت جنگی شناخته شده است، آیا سفرش به واشنگتن دستاوردهای واقعی سیاسی و میدانی داشته یا صرفاً یک عملیات روانی برای بازسازی چهره آسیبدیده و منزوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی بوده است؟
سومین سفر نتانیاهو به ایالات متحده آن هم در کمتر از یک سال روی کار آمدن دولت دوم ترامپ، پیامهای بسیار زیادی دارد. ۲۱ ماه از نبرد طوفان الاقصی گذشته و در طول این مدت رژیم صهیونیستی نه تنها در نوار غزه بلکه در لبنان، سوریه، یمن، عراق و جمهوری اسلامی ایران دست به شرارتهایی زده و به زعم خودش سعی کرده است نظم منطقه غرب آسیا را از نو بازطراحی کند.
امروز در کارزاری قرار داریم که برای صهیونیستها اهمیتی ندارد که چه تصویری از خودشان در مجامع بین المللی و رسانهها به نمایش میگذارند. بارها دانشجویان، دانشگاههای فرهیخته و پیشرو، احزاب سیاسی، رسانههای وابسته به جریان چپ و گروههای محیط زیستی (گروههای سبز) در کنار محور مقاومت و امت اسلامی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه معترض بودند. اوج این کمپین را در جریان صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو و یوآف گالانت به عنوان جنایتکار جنگی از طرف دادگاه لاهه میتوانیم ببینیم.
رخدادهای به وقوع پیوسته نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در ظاهر و کشورهای یورو آتلانتیک در باطن برای «باز تنظیم» نظم خاورمیانه اراده جدی دارند. صدراعظم آلمان گفت که ما از اسرائیل ممنون هستیم که کارهای کثیف ما را در منطقه انجام میدهد.
ما با پدیده «استعمار نو» مواجه هستیم. یک زمانی کشتیها و توپهای انگلیس و پرتغال به سواحل منطقه میآمدند، دست به شرارت میزدند، اشغالگری میکردند و سعی میکردند سلطه خودشان بر مردم خاورمیانه را تثبیت کنند اما امروز نماینده آنها یعنی رژیم صهیونیستی این مسئولیت را بر عهده گرفته و بر خلاف چهره اتو کشیده، به صورت کاملاً عریان از زور، قدرت، خشونت و نسل کشی استفاده میکنند.
این اتفاقات برای چه میافتد؟ چرا نتانیاهو متوقف نمیشود؟ برخی معتقدند نتانیاهو قصد دارد موقعیت سیاسی خودش را بهبود ببخشد. این امر تا اندازهای قابل پذیرش است اما تا این سطح اقدام کردن چیزی فراتر از منافع شخصی نتانیاهو است.
نظم بین المللی شکسته شده است. نظم تک قطبی که وجود داشت بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ شکست و هر چه جلوتر رفتیم وضعیت تک قطبی که آمریکاییها بعد از فروپاشی شوروی تجربه کرده بودند از بین رفت. درست است که آنها در بعضی حوزهها دارای مزیت نسبی هستند اما امروز نمیتوانند ادعا کنند که در حوزه قدرت معنایی یا اصطلاحاً قدرت نرم بازیگر یگانه نظام بین الملل هستند. بازیگرهای رقیب دیگری وجود دارند که آنها را به چالش می کشند؛ روسها در حوزه نظامی، چینیها در حوزه اقتصادی، محور مقاومت و اندیشه اسلام در حوزه قدرت نرم.
در چنین شرایطی نظم بین المللی دائماً در این وضعیت باقی نمیماند. ما یک وضعیتی به نام «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» داریم، چنانچه روزی انگلستان، اسپانیا و پرتغال ابرقدرت جهان بودند و کنار رفتند.
آمریکاییها متوجه شدند رقبای بزرگی در منطقه اوراسیا و منطقه جنوب شرق آسیا دارند. اینها در رقابت ژئواستراتژیکی که قرار دارند، قصد دارند زنجیرههای تأمین ارزش، انرژی و حوزه نفوذ این کشورها را قطع کنند.
هدف از کارزاری که نتانیاهو علیه منطقه شمال خلیج فارس راه انداخته این است که در گام اول ایران و کشورهایی که مخالف هژمونی آمریکا هستند، تضعیف بشوند و فضا برای روابط متحدان آمریکا عادی سازی بشود. در گام دوم نیز به دنبال عملیاتی شدن کریدور هند_خاورمیانه_ اروپا یا همان آیمِک ( IMEC) هستند. عملیاتی شدن این زنجیره ارزش که لزوماً یک راه اقتصادی نیست و پیوستهای امنیتی بسیاری جدی دارد باعث میشود مسیرهای دریایی و زمینی کریدور بی آر آی (BRI) در یک جایی متوقف بشود.
اختلاف بین حماس و رژیم صهیونیستی به خاطر حضور نظامیان صهیونیست در نوار غزه است، یک مقام آمریکایی هم مطرح کرد که ترامپ علی رغم حمایتش از نسل کشی صهیونیستها در غزه، فشار زیادی برای پایان جنگ در غزه به نتانیاهو وارد کرد، سفر نتانیاهو به واشنگتن و فشارهای ترامپ برای پایان جنگ دستاوردی برای دستیابی به توافق آتش بس بین رژیم صهیونیستی و حماس داشته است؟
ترامپ و نتانیاهو در میدان غزه هدف بلند مدت و کوتاه مدت تاکتیکی را دنبال میکنند. هدف بلند و استراتژیک این است که در نهایت سرزمینهایی که سرزمینهای ۱۹۶۷ اطلاق میشوند و خارج از محدوده فلسطین اشغالی یعنی در نوار غزه و کرانه باختری هستند در طرح اسرائیل بزرگ به سرزمینهای اشغالی الحاق بشوند. این طرح استراتژیک است که دولت راستگرای نتانیاهو در تلاش است در دولت ترامپ حتماً آن را اجرا کند. قصد تخلیه محور موراگ و نتساریم را هم ندارند.
ترامپ با توجه به تصویر عمومی که میخواهد از خودش نشان بدهد و خودش را نامزد جایزه صلح نوبل میداند و با این شعار که رئیس جمهوری هستم که قرار است به جنگهای بی پایان، پایان بدهم، توانسته از جنبش مگا رأی به دست آورد. نتانیاهو در سطح تاکتیکی و کوتاه مدت سعی دارد با آتش بس برای نتانیاهو به عنوان رهبر صلح اعتبار بخرد و فضا را برای انتخابات میان دورهای فراهم کند.
آتش بس ۶۰ روزه در غزه میتواند تنفسی برای نیروهای رزمی اسرائیل باشد. این آتش بس میتواند فرصتی باشد برای اینکه صهیونیستها از موقعیت آتش بس برای شناسایی مکانهای نیروهای حماس استفاده کنند، فتنههای سازمان یافته را تعمیق ببخشند و ۲۰ تن از اسرا را که میگویند زنده هستند، آزاد کنند. در واقع، در هدف بلند مدت، رژیم صهیونیستی قصد تخلیه سرزمینهای اشغالی را ندارد.
بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، دیدار نتانیاهو با ترامپ در واشنگتن اولین دیدار بود، ترامپ در ضیافت شام با نتانیاهو مدعی شد که تمایل دارد تحریمهای ایران را رفع کند و برای مذاکرات با ایران برنامه ریزی کرده است، نظر شما نسبت به تعامل تهران و واشنگتن بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چیست؟
بر اساس تجربهای که در چند ماه اخیر به دست آوردیم یک نوع بدبینی نسبت به این مدل از اظهارات ترامپ به وجود آمده است. بر اساس گزارشهایی که هنگام جنگ ایران و اسرائیل منتشر شده تصمیم حمله به ایران ماه مارس (اسفند گذشته) گرفته شده بود؛ این نکته کلیدی به ما یادآوری میکند که به وعدههایی مثل رفع تحریمهای ایران از سوی ترامپ نباید خوش بین باشیم. ️ ادبیات ترامپ درباره رفع تحریمهای ایران مثل رفع تحریمهای سوریه، ادبیات مثبتی نیست. این نوع صحبت کردن تحقیر آمیز است. دونالد ترامپ با این ادبیات ایران را با جماعت تروریستی مقایسه میکند که چند وقتی است لباس انسانها تنشان میکنند و در سایه کارهای امنیتی که به نفع رژیم صهیونیستی انجام میدهند، توانسته اند در دمشق مستقر بشوند. وضعیت ما کاملاً متفاوت است؛ اینطور نیست که ترامپ با یک امضا تحریمهای ما را مثل تحریمهای سوریه بردارد. این مقایسه، مقایسه تحقیرآمیزی است.
با توجه به تجربهای که در جنگ ۱۲ روزه به دست آمده و اقداماتی که علیه ارکان قدرت ملی ما انجام دادند، مشخص شد که مسئله آنها ایران و تجزیه آن است. مسئله آنها تمدن ایران است. رژیم صهیونیستی نگاه بلند مدت دارد؛ معتقد است اگر قرار است در منطقهای کارهای بشود ایرانِ بزرگ و قوی نباید وجود داشته باشد. آمریکا هم همین دیدگاه را دارد. واقعیت صحنه این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند جلوی ایرانیان تسلیم نامه بگذارند!
بعد از دیدار نتانیاهو و ترامپ با یکدیگر میتوانیم شاهد تحرکات جدید علیه حماس و حتی حزب الله باشیم؟
نتانیاهو یا مقامات ارشدش زمانی وارد واشنگتن میشوند که طرح بزرگی در سر دارند. به هیچ سفری از مقامات رژیم صهیونیستی به آمریکا نباید خوشبین باشیم. ️تجربه ۲۱ ماه اخیر این درس را برای ما داشته است که هر زمانی که مقامات صهیونیستی سفری به آمریکا داشته اند، دست به اقداماتی از جمله حمله به کنسولگری ایران در دمشق و ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان زده اند.
شهر بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین شاهد برگزاری تظاهرات گستردهای در حمایت از مردم فلسطین بوده است.
آکسیوس به نقل از منابع مدعی شد که رئیس جمهور آمریکا قصد دارد تا در طرح جدید خود برای تسلیح مجدد اوکراین، تسلیحات تهاجمی را نیز بگنجاند.
نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی علت اصلی افزایش تلفات نیروهای این رژیم در غزه را خستگی و فرسایش ناشی از جنگ طولانی مدت دانستند.
دکتر حسام ابوصفیه مدیر بیمارستان کمال عدوان و نماد مقاومت ملت غزه در برابر ارتش رژیم صهیونیستی در شرایط بغرنجی در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرد.
Δ