نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
مرا به خاطر بسپار
اتفاقات اخیر جهان نشان میدهد که مدل هژمونیک غربی با چالشهای متعددی روبرو شده است؛ در این فضا آنچه تحت عنوان جبهه مقاومت شناخته میشود در حال اجرای یک جنگ موقعیت فرهنگی به سبک گرامشی است.
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل- سمیه چیتی: قدرت به ویژه در عصر حاضر، صرفاً در انحصار نیروی نظامی یا سلطه اقتصادی نیست. شکل نوین و عمیقتری از قدرت، که پایدارتر و نافذتر عمل میکند، قدرت فرهنگی است. آنتونیو گرامشی، نظریه پرداز مارکسیست ایتالیایی، با بسط مفهوم هژمونی، چارچوبی تحلیلی برای درک این پدیده ارائه داد. از منظر گرامشی، هژمونی وضعیتی است که در آن یک گروه اجتماعی معمولاً طبقه حاکم نه تنها بر ابزارهای قهریه حکومت مسلط است بلکه موفق میشود جهان بینی، ارزشها و منافع خود را به عنوان «عقل سلیم» مسلط و طبیعی در جامعه نهادینه کند. در این فرایند گروههای تحت سلطه، این ایدئولوژی را نه به عنوان امری تحمیلی که به عنوان واقعیتی بدیهی و گاه مطلوب میپذیرند و از این طریق رضایت آنان جلب میشود. این همان تفاوت کلیدی هژمونی فقط با سلطه است، هژمونی مبتنی بر اقناع و شکل دهی به ذهنیت است، در حالی که سلطه تنها بر زور تکیه دارد.
مکانیسمهای شکلگیری هژمونی فرهنگی؛ نهادهای تولیدکننده عقل سلیم
طبقات مسلط برای تحقق هژمونی از شبکهای از نهادهای جامعه مدنی و دولتی بهره میبرند که گرامشی آنها را دستگاههای ایدئولوژیک دولت مینامد. این نهادها به طور مستمر در حال تولید، بازتولید و توزیع فرهنگی هستند که منافع مسلط را طبیعی جلوه میدهد.
آموزش و پرورش: نظام آموزشی، احتمالاً موثرترین ابزار هژمونی است. این نهاد نه تنها دانش فنی، بلکه ارزشها، هنجارها و روایت خاصی از تاریخ و هویت را انتقال میدهد. از طریق برنامههای درسی، آیین نامهها و حتی ساختار سلسله مراتبی مدرسه، ایدئولوژی مسلط درونی سازی میشود. به عنوان مثال، ترویج افراطی فردگرایی و رقابت به عنوان موتور محرکه پیشرفت، در قلب پروژه فرهنگی نظام سرمایه داری-لیبرال قرار دارد. این فردگرایی، انسان را به عنوان اتمی مجزا از بافت اجتماعی تعریف میکند که انگیزه اصلیاش حداکثرسازی نفع شخصی است.
رسانههای جمعی: رسانهها با تعیین دستورکار (تعیین اینکه مردم درباره چه چیزی فکر کنند)، چارچوب سازی (تعیین اینکه چگونه درباره آن فکر کنند) و طبیعی سازی گفتمانهای خاص، نقش محوری ایفا میکنند. آنها سبک زندگی مصرف گرایانه، مدلهای زیبایی خاص و تفسیرهای سیاسی ویژهای را به عنوان استانداردهای جهانی و مطلوب معرفی میکنند.
نهادهای مذهبی و فرهنگی: دین، هنر، ادبیات و ورزش نیز عرصههای مهمی برای هژمونی هستند. این نهادها میتوانند به مشروعیت بخشی به نظم موجود یا ترویج ارزشهای خاص کمک کنند.
فرایند کلی کار این نهادها را میتوان در سه مرحله خلاصه کرد:
۱- عادی سازی: تکرار یک ایده تا حدی که به بخشی از پس زمینه غیرقابل تشخیص زندگی تبدیل شود.
۲- طبیعی سازی: ارائه این ایده به عنوان بخشی ذاتی و تغییرناپذیر از طبیعت بشر یا نظم جهان
۳- مشروعیت سازی: توجیه این ایده از طریق گفتمانهای علمی، اخلاقی یا تاریخی
تحلیل آینده پژوهانه؛ جبهه مقاومت و جنگ موقعیت فرهنگی
اتفاقات اخیر جهان نشان میدهد که مدل هژمونیک غربی (با محوریت فردگرایی افراطی، سکولاریسم و لیبرالیسم) با چالشهای متعددی روبرو شده است. در این فضا آنچه تحت عنوان جبهه مقاومت شناخت میشود در حال اجرای یک جنگ موقعیت فرهنگی به سبک گرامشی است. جنگ موقعیت، نبرد درازمدت است برای به دست آوردن رهبری فرهنگی و ایدئولوژیک در جامعه مدنی، پیش از درگیر شدن در یک درگیری سیاسی. جبهه مقاومت با اتکا به فرهنگهای خود در حال تولید یک هژمونی فرهنگی متقابل است:
کشورهای عضو بریکس در هفته گذشته شاهد تصمیمها و پروژههای مهمی در حوزه فضا، انرژی پاک، اقتصاد دیجیتال و تجارت بودند.
نخستین جلسه از شمشمین دوره پارلمان عراق در حال برگزاری است و پس از مشخص شدن اسامی نامزدها، نمایندگان روند انتخاب رئیس مجلس را آغاز کردند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین، رزمایش در تنگه تایوان را پاسخ به دخالت خارجی در امور داخلی چین اعلام کرد.
رئیسجمهوری اوکراین ضمن مثبت اعلام کردن مذاکراتش با رئیسجمهوری آمریکا گفت: اوکراین آماده صلح است.
Δ