نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
مرا به خاطر بسپار
سحر امامی مجری و گوینده شبکه خبر این روزها در آئینهای مختلف سیاسی، فرهنگی و حتی این آخریها ورزشی شرکت کرده است تا از او تجلیل شود؛ تجلیلهایی که حالا بیشتر از قهرمان او را قربانی میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، خیلی از ما با هر عقیده، سلیقه، وزن مذهبی متفاوت و جهت گیری سیاسی مختلف وقتی صحنه خطاب کردنها و اجرای جسورانه، مقتدر و باصلابت سحر امامی را در لحظات اصابت موشک و بمب به صداوسیما دیدیم تکان خوردیم، دستمریزاد گفتیم و تحسینش کردیم. سحر امامی باعث غبطه بسیاری از «ما» شد که دوست داشتیم حتی در لحظات دلهره و ندانستن شدت هولناکی یک حادثه همین قدر باصلابت با آن مواجه شویم. حتی بالاتر از اینها با وجودی که او که شاید هم میدانست مرگ چقدر ممکن است نزدیکش باشد باز هم صلابت در اجرا را ترجیح داد. امامی همان حدیث امام حسین (ع) را معنا کرد که؛ مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است. اینها را گفتیم تا بگوییم هیچکس در کنش رسانهای و حرفهای و اجرای باصلابت سحر امامی اندازهای تردید ندارد اما…
اما در همان روز حمله به ساختمان شیشهای، صداوسیما چند شهید داد که یکی مهمان ناخوانده ای بود که از خارج از سازمان به این محیط آمده بود و ۲ تن دیگر معصومه عظیمی کارمند و نیما رجب پور سردبیر خبر شبکه خبر بودند که گویی در این چند وقت کمتر مورد توجه قرار گرفتند و تنها با برگزاری مراسم یادبودی از یاد و خاطرشان گذر شد.
نکته دیگر و مهمتر اما خود سحر امامی است؛ شیرزنی که قهرمان شد و در همان چند ثانیه خود را تثبیت کرد و در ذهنها ماندگار شد؛ نه فقط در ذهن ایرانیان و مردم منطقه که روزهای بعد تصاویر او و انگشت اشارهای که دشمن را خطاب قرار داد نمادی از مقاومت و تصویری ثبت شده بر صفحه رسانههای جهان بود. با این حال این روزها تصویر او آنقدر بر بیلبوردها رفته و در مراسم و آئینهای مختلف تجلیل، شرکت کرده است که حالا انگار بیشتر از یک قهرمانسازی شاهد قهرمانسوزی هستیم.
صداوسیما اگرچه برنامههایی مثل «لاله خیز» یا «تهران تل آویو» دارد که بار تلخیها، حوادث، پرداختن به شهدا و خانوادههای قربانیان جنگ ۱۲ روزه را به دوش کشیدهاند و سعی کردهاند هر یک با رویکرد و نگاه متفاوت و از زاویه خودشان به این ۱۲ روز تاریخی بپردازند اما تنها تصویری که این روزها به موتیف تکرار شوندهای در تلویزیون تبدیل شده سحر امامی است. حالا مخاطب دیگر ممکن است تلویزیون را که روشن میکند و تصویر امامی را که میبیند از تشویق و تحسینش بکاهد. انتظارش هم به حق است که رسانه مردمی به همه میدانداران، داغداران و حتی شهدای این جنگ یکسان بها دهد و نگاهی عادلانه داشته باشد.
غیر از این تصویر که در میان برنامههای مختلف در شبکههای سیما به نمایش درمی آید خود سحر امامی است که حالا باید مراقبت خودش و جایگاهی که به دست آورده باشد و خویشتنداری کند. شاید از دستگاهها، نهادها و چهرهها نتوان انتظار داشت که اعتبار او را با آئینها و تجلیلهای پی در پی و با بهانههای گاه بیپشتوانه خرج نکنند اما خودش که میتواند خود را خرج این آئینهای بیجا نکند که از فضای فرهنگ و رسانه تا سیاست و این آخریها ورزش را شامل شده است که در آخرین تجلیل شاهد بودیم که با دان یک افتخاری تکواندو و نماد صلح از او قدردانی شده است. او باید خیلی بیش از اینها از حضور در آئینهای تجلیل پرهیز کند تا اعتباری که در دقیقهای طوفانی به دست آمده است به تدریج از بین نرود.
هزینههای برگزاری چهلمین جشنواره موسیقی فجر در حالی اعلام شد که اعداد و ارقام اعلامی در آن گویای قدر و قیمت موسیقی در ایران است.
جشنواره بینالمللی فیلم بوربانک با تعیین «روز کوئنتین تارانتینو»، با اهدای جایزه ونگارد از این کارگردان تجلیل می کند.
بازیگر «زنبورهای کارگر» معتقد است این نمایش از ترکیب لایههای طنز و مضامین فلسفی شکل گرفته است و در این اجرا مخاطب با حس خستگیناپذیر بودن کاراکترها همذاتپنداری میکند.
انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران آئین بزرگداشت دهمین سال تأسیس موزه گرافیک ایران را با برپایی ۲ نمایشگاه برگزار میکند.
Δ